شروع به کار با لنـدریـک که می تواند هر آنچه را که شما برای ایجاد آگاهی ، ایجاد ترافیک ، اتصال به آن نیاز دارید فراهم کند.
" گشته شیدا روز و شب، چشم انتظارت --- از پس ابر بهاران کی شود از در درایی. سروده: محمود خیراللهی "
ای طبیـب دردمندان، کی شـود از در درایی ای همـای سـر فـرازان، کی شـود از در درایی
روح قـرآن را مـلاکی، چشمـه آب حیـاتی خضر و موسی گشته حیران، کی شـود از در درایی
شمس هستی در جهـانی، ماه انـدر آسمـانی ره گشـای بـاب ایـمـان، کی شود از در درایی
حافـظ سـراللّهـی، هم شـافع محشـر تویی با قدومت شد مزین ماه شعبان، کی شود از در درایی
از کنـار کعبـه ات، آید نـدا "یا اهـل عالم" مسـت دیـدارت رسـولان، کی شود از در درایی
یوسف زهرای اطهـر، رشک عیسـایی و مریم ای امیـن عـرش و رحمـان، کی شود از در درایی
منتظـر کرّوبیاننـد، صـف کشیده در هوایت راز خلـقـت را تـو ارکـان، کی شود از در درایی
وارث مُهـر نبـوت، اصفیایی را تـو خاتـم ای شهاب ثاقبت حکمت زلقمان کی شود از در درایی
نـور الاخیـاری و هـم سـالک به رضـوان رشحه نورت بود ملک سلیمان، کی شود از در درایی
سقف وحدت را تو ارکان هان تویی برهان دیّان ای بـشیـر عـدل و احسـان، کی شود از در درایی
نامت ای مهدی عالم، حک شده بر عرش اعظم گشتـه افـزون دین فروشان، کی شود از در درایی
ای جمالت رشک خوبان ای ندایت روح وریحان ای امـیـد دل پـریـشـان، کی شود از در درایی
گشته دشمن پر قساوت، گشته دل ها پر جراحت بشکـن این وحشـت ز دیوان، کی شود از در درایی
ناز دانـه گوهـری تو، شمع و هم پروانه ای تو دام گسـتـرده حـسـودان، کی شود از در درایی
ای سفیر حق و میـزان، تا شود با خاک یکسان کـاخ ایـن دنـیـا پرستـان، کی شود از در درایی
نیست نورت را رقابـت، ای نـدای حیّ داور منتـقـم خـون شهـیـدان، کی شود از در درایی
اشک ها بارد ز حرمان، از ستم وز جور عدوان تا بسایم خار راهت من بمژگان، کی شود از در درایی
گشتـه "شیدا" روز و شـب، چشـم انتظـارت از پـس ابــر بـهــاران، کی شود از در درایی
سروده: شیدا
اصفهان 1400/11/27