پنج آسمان مدیر پرویز فروزانی
شاید این مطالب برایتان مفید باشد
داستان محمدباقر صدر درحرم ، ماجرای شهید آیت الله سیدمحمدباقر صدر در حرم امیر مومنان علی(ع). شهید صدر از عصر جوانی و دوران طلبگی خویش نقل می کند. قطع گردید این تمنا و نیاوردی دوام / تا که مولایش پیامی داد او را شاد کام.
نقل قول از شهید صدر در زمان جوانی اش
در ایام تحصیلم هر شب، یک ساعت به حرم امیرالمومنین(ع) مشرف می شدم؛
در برابر حضرت می نشستم و به درس ها و مطالب علمی خود فکر می کردم؛
معتقد بودم که از جوّ حرم و روح پاک امیرالمومنین الهام می گیرم.
تا این که پس از مدتی این روش ترک شد و کسی غیر از خدا از این کار من اطلاعی نداشت!
روزی یکی از بانوان که از اقوام بنده بودند، مولای متقیان را در عالم رویا مشاهده کرده بود که فرموده بودند،
به “باقر” بگویید که هر شب به نزد ما می آمدی و درس می خواندی، چرا این کار را ترک نموده و دیگر نمی آیی؟!
تحلیل و برداشت نگارنده با تخلص شیدا:
الف – توجه ویژه امام علی(ع) به شهید آیه الله صدر!
ب – این کونه رابطه ها و پیام ها به میزان اخلاص و پاکی روح افراد بستگی دارد.
ج – فضای معنوی و محیط در الهامات فکری موثر است.
د – توجه حضرت علی(ع) به تحصیل طلاب و دانشجویان.
ه – شگفتی خواب و ارتباط با عالم ملکوت!
منبع: رجوع شود به کتاب یکصد حکایت – همراه با تحلیل و برداشت.
نویسنده حجت الاسلام محمود خیراللهی؛ به نقل از مردان علم در میدان عمل،”سید نعمه الله حسینی، جلد اول صفحه 205 .
نویسنده کتاب یکصد حکایت، این ماجرای شهید آیت الله سیدمحمدباقر صدر در حرم امیر مومنان علی(ع) را به قلم نظم و در قالب شعری زیبا آورده است.
در نـگـر آن عـالــم ربـانـی پـرهـیــزگار
افتـخـار و زینتـی در سـایـه عـرش نـگار
*****
می رود اندر حـرم تا عـلـم خـود یاد آورد
در جـوار حضـرتش تا گـوهـر جـان پرورد
*****
مدتـی بر این روال نیـک، شد او را مرام
وه چه نیک است علم و حکمت، درختام
*****
قـطـع گردیـد این تمنـا و نیـاوردی دوام
تا که مولایـش پیـامی داد او را شـاد کام
*****
گفت از وابستگانـش خانمـی دارم پیـام
از علـی مرتضـی که دیـده ام انـدر منام
*****
که چـرا دیگـر نـیـائـی نـزد مـا انـدر حرم
تا که دریابـی ز علـم و معرفت قلّـه کرم
*****
گر مزین سازی از حکمت تو جان خویشتن
گشتـه ای محبـوب در گاه خدا اندر ختـن
*****
این صراط انبیـا و اولیـا، در حکمـت است
خود حـریم اولیـا، الهـام بخش جنت است
*****
در نگر بـا عزتـش، در قـوس ادنی زرنـگار
همتش بین حکمت و جوید رضای کردگار
*****
با سحاب علم و حکمت، عالمی تسخیر کرد
باصفای عشق و عرفان شمس را تصویرکرد
*****
زبده گشته درجهان و چشم ها را خیره کرد
فرش و عرش عالمی را، سرمه هر دیده کرد
*****
گشته “شیدا” مات و مبهوت جمالش از ازل
می درخشد نام او، در آسمان، ضـرب المثل
سروده: “شیدا ” خرداد 1404
