” مادرموسی نگر با دلنوازش “
نقش مـادر
بین مقام مـادر و مِـهر و وفایش
مِـهر فرزندی بود عین الحیـاتش
—–
طفل از مادر فـرا گیـرد ادب را
طفل از مادر فـرا گیرد چمن را
—–
تا که از الطـاف مادر شاد گردد
تا که از بحـر کرم آبـاد گردد
—–
میکِشـد بیـداری شبهای تارش
تا که خوابد جان شیرین در کنارش
—–
می گذارد حرف ها انـدر دهانش
تا که گفتن را فـرا گیرد به سازش
—–
بهر نوزادش کشد زحمت و ریاضت
تا که طفل دندان برآرد با صلابت
—–
قلب میسازد ولـد را در شجـاعت
دور گرداند ز بخل و هم خسـاست
—–
با مهـارت پرورد بحـر سخـاوت
می فشـاند بـذر احسان با عنایت
—–
مادر است الگوی اخلاق و صداقت
پرورد فرزنـد، در صحبت، شهامت
—–
بار الها صحبتـم ، آیینـه گـردان
محضرِ مادر، پدر، سنجیده گردان
—–
هین مگـو اُف با پدر یا مادر خویش
خیرخواه هر دو باش، اندر کم بیش
—–
گرچه باشی در مقام، عالی، بپرهیز
محضرِ مادر، پدر، از جای برخیز
—–
مـادر موسی نگـر با دلنـوازش
باز می گرداند ز نیـل آن آفتابش
—–
همسر فرعـون بین، مژگان پاکش
پـرورد موسـای اَختـر تابنـاکش
—–
ساحـت مـادر کند ” شیدا” منـوّر
تا مصـون گردد ز خشم حیّ داور
سروده “ شیدا ” 1403/07/24 هش
************
شاید این سروده هم برای شما مفید باشد:
امید و نا امیدی
شعار زبده هر متقی امید رحمت حق
مزین است کنگره حق به لولو و مرجان
————
گرت لقای الهی امید و آرزوی تو است
زهی سعادت عظمی بری از این سامان
————
گرت بود امیـد و آرزوی رحمـت حق
تو زنده کن دل شب را ، ز دیده گریان