غرقشدگی سومین عامل مرگ در ایران.
غرقشدگی، سومین عامل مرگ بر اثر حوادث در ایران محسوب
میشود؛ حوادثی که در دریا، رودخانهها و استخرهای کشاورزی رخ
میدهد.

زهره گردان خبرنگار اطلاعات نوشت: جریانهای ساحلی حتی ممکن
است شناگران حرفهای را به کام مرگ بکشاند.از سواحل نیلگون خزر
سوار قایق موتوری میشویم و به سمت اعماق دریا پیش میرویم. با
هر جزر و مدی، قایق بالا و پایین میرود و همزمان قلبمان از جا کنده
میشود. علی فتحی، غریق نجات همراهیمان میکند. چهره
آفتابسوختهاش بیش از ۳۷ سال نشان میدهد. اینجا چند کیلومتر
دورتر از ساحل، موتور را خاموش میکند و به سکوت اجازه حکمرانی
میدهد.
بعد از مزه مزه کردن این لحظات شیرین، گفتگویی را آغاز میکنم: چند
سال است که غریق نجات هستید؟
– نزدیک به ۲۰ سال.
– در دریای به این آرامی هم احتمال غرق شدن هست؟
– دریا فریبکار است، همین آرامش دریا تو را به جلو میخواند و ناگهان
زیر پایت را خالی میکند.
– برای آنها که شناگر هستند، چطور؟
– شنا کردن در دریا داستانش متفاوت از استخر است. جریانهای
ساحلی حتی ممکن است شناگران حرفهای را به کام مرگ بکشاند.
نباید با اعتماد به این که چند صباحی در استخر شنا کردهاید به دریا
بروید، وگرنه ممکن است آب، خودتان و آرزوهایتان را ببرد. دریا اگر چه
زیبا و مسحورکننده است، اما در عین حال میتواند قاتل بیرحمی
باشد که جانها را میستاند.
دریا پر از قصه تلخ آدمهایی است که برای یک ساعت تفریح کردن
جانشان را از دست دادهاند.

هنوز داستان تازهدامادی که چند سال پیش اینجا غرق شد از ذهنم
بیرون نرفته است. وی به همراه نامزدش از قم آمده بود و میخواست
برای شناکردن وارد دریا شود. به او تذکر دادم که امروز دریا توفانی
است. مدعی شد که شناگر حرفهای و ناجی غریق است و از جلوی
چشمانم دور شد. ۱۰ دقیقه بعد، زن با ضجه و زاری به سراغم آمد و
گفت که نامزدش را در دریا نمیبیند.
بلافاصله من و سه ناجی دیگر وارد عمل شدیم، اما هیچ اثری از وی
نیافتیم. بعد از ۲۰ دقیقه گشتن در دریا پایم به جسد بیجان پسر جوان
خورد. متأسفانه نتوانستیم وی را از کام مرگ نجات دهیم.
من سکوت میکنم تا این خاطره تلخ را هضم کنم. او هم موتور قایق را
روشن میکند تا به سمت ساحل برود.
وقتی پرچم سیاه بالا میرود
